|
یک شنبه 1 آبان 1390برچسب:, :: 15:47 :: نويسنده : مرتضی عربي
تحقيقات نشان مى دهند، افرادى كه به انواع مواد مخدر اعتياد پيدا كرده اند، اغلب اولين تجربه شان را به صورت تفريحى و در دوران نوجوانى كسب كرده بودند و به تدريج اعتياد آنان، از حالت تفريح خارج شده و با تكرار و زياد شدن ميزان مصرف، معتاد شده اند. از آن جايى كه مصرف مواد مخدر هميشه رو به افزايش است، نوجوان نيز ابتدا با مقدارى كم شروع مى كند و چون با گذشت زمان، مقدار كم اوليه نياز جسمى او را تأمين نمى كند، مجبور مى شود يا مقدار مصرف را افزايش دهد و يا فاصله زمانى مصرف را كوتاه تر كند كه در نهايت منجر به وابستگى شديد او به مواد و اعتياد او مى شود. در نظر داشته باشيد، رهايى از تجربيات منفى مكرر بسيار دشوار و طاقت فرسا است. گروهى ديگر از جوانان و نوجوانانى كه شروع به مصرف مواد مخدر مى كنند، اظهار مى دارند كه براى فرار از مشكلات و مسائل زندگى روزمره و داشتن احساسى بهتر از احساس فعلى شان دست به اين كار زده اند. به طور كلى، عوامل متعددى موجب اعتياد جوانان مى شوند كه مهمترين آنها عبارت اند از:
1) زمينه هاى خانوادگى:
الگوهاى نامناسب رفتارى اطرافيان منجر به تقليد كوركورانه نوجوانان از آنان مى شود.سيگار كشيدن، نوشيدن الكل، اعتياد به مواد مخدر و ساير كجروى هاى اخلاقى در خانواده موجب بدآموزى و زمينه سازى براى شروع انحرافات و آسيب هاى اجتماعى در بچه ها (اعم از كودك و نوجوان) مى شود. در چنين خانواده هايى نوجوانان به جاى اين كه به فكر انجام فعاليت هاى مثبت و سازنده باشند، مدام درصدد يافتن راه هايى براى مقابله با آثار اين بحران ها هستند و در بدترين شرايط نيز خود درگير آن مى شوند.
2) فقر مادى خانواده:
به رغم اين كه بين فقر مادى و اعتياد به مواد مخدر هيچ ارتباطى وجود ندارد، ولى فقر عامل مهمى در معتاد شدن جوانان جامعه است، زيرا به دليل تنگدستي و ندارى امكان دسترسى به بسيارى از امكانات آموزشى را از دست مى دهند و هيچ تخصص و حرفه اى پيشه نمى كنند و در نتيجه در بازار كار سهم عمده اى ندارند. همين امر موجب كشيده شدن گروهى از جوانان به سمت و سوى فروش مواد مخدر و امكان استفاده از آن قرار مى گيرند.
3) عدم آگاهى و كم سوادى:
افرادى كه از سواد و تحصيلات كمترى برخوردارند، آسيب پذيرتر از افرادى هستند كه نسبت به مضرات و تأثيرات سوء مواد مخدر آگاهى دارند. هر چند نمى توان ميزان تحصيلات افراد را عاملى براى مصرف اين گونه مواد دانست، اما تحقيقات بسيارى نشان مى دهند كه هرچه سواد و ميزان تحصيلات قشر جوان بالاتر باشد، كمتر به اعتياد و استفاده از مواد روى مى آورند. براساس آمار ۶۶ درصد افراد معتاد، سوادى در سطح ابتدايى و كمى نيز در سطح متوسطه داشته اند.
هر اندازه والدين، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محيط و اجتماع آسيب پذيرتر ساخته اند و بعدها براى اين تسليم بايد بهاى سنگين ترى بپردازند
4) اختلافات خانوادگى:
آمارها نشان مى دهند، نوجوانانى كه والدين شان دچار مشكلات و مسائل اخلاقى- رفتارى هستند، بيشتر در معرض خطر اعتياد و مصرف مواد مخدر هستند. مشكلات رفتارى خانوادگى منجر به عدم امنيت و فشار روانى بر جوانان و نوجوانان مى شود و آنان را از محيط امن خانواده دور مى سازد. همين امر موجب ارتباط بيشتر او با دوستان و گاه افراد مسئله دارى مى شود كه زمينه ساز بسيارى از مسائل اجتماعى بعدى مى شوند.
5) خصوصيات و ويژگى هاى جوانان و نوجوانان:
در خيلى از موارد مشاهده مى شود، نوجوانان و جوانانى كه مضطرب، پريشان، افسرده و منزوى هستند، مرتب دچار شكست هاى گوناگون تحصيلى- اجتماعى مى شوند و عزت نفس ، خويشتن دارى و اعتماد به نفس شان را از دست مى دهند و به سيگار، الكل، مواد مخدر و... به عنوان مفرّى براى رهايى از اين مشكلات روى مى آورند.
6) فشار دوستان و همسالان:
گروهى از نوجوانان به دليل سازگارى با دوستان و همسالان شان و يك رنگ شدن با آنها چنان موجوديت فردى- خانوادگى خود را فراموش مى كنند كه در برابر هر تقاضايى سر تسليم فرود مى آورند. هر چه روابط بين والدين و فرزندان نوجوان شان كاهش يابد، ارزش همسالان و روابط گروهى براى آنان بيشتر مى شود. نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |